شهيد مهدي نظري
- تاریخ تولد: 1342/03/02
- فرزند: باقر
- تاریخ شهادت: 1362/01/22
زندگینامه
زندگی نامه ی شهید مهدی نظری بسم رب الشهدا والصدیقین ان الموت طالب حثیث لا یفوته المقیم و لا یعجره الهارب ان اکرم الموت القتل و الذی نفس ابن ابی طالب بیده لا لف ضربه بلسیف اهون علی من میته علی الفراش (تحقیقاً مرگ طلب کننده ای است با شتاب ایستنده از چنگال مرگ نخواهد رفت و فرار کننده از مرگ آن را ناتوان نخواهد نمود راستی که گرامی ترین مرگ ها کشته شدن در راه خداست سوگند به آنکه جان پسر ابو طالب در دست اوست که هزار ضربت شمشیر بر من آسانتر از مرگ بر بستر است . عاشقان کوی حسین (ع) چه زیبا کمان در شست و شمشیر فروزان در دست بسان تندر بر سپاه و شیطان هجوم می برد و همانندی اخگری کاخ ستم مفسدان را درهم می پیچند و ترانه فتح وپیروزی را با ترنم خاصی به زیبایی شعله های تابناک افتاب می سرایند اینان دلیر مردانی پاک خو وعدالت جویند که چون رود می خروشند و چون دریا می جوشند و در مسیر مبارزات خویش انگه که به کاخ ستمگری میرسند بسان توفانی سهمناک بنیان جور و ستم را از بیخ بر می کنند و پرچم پر افتخار توحید را بر فراز زویرانه های کاخ عد و به اهتراز در می آورند واین گونه رسالت اسلامی و انسانی خویش را به انجام رسانده و در حدود توان خویش در برپایی قسط و عدالت از پیشگاهان این امر خطیر می گردند ودر این راه انقدر ایثار و جانفشانی از خود نشان می دهند تا انگاه که به تیرشان خس در خون خویش فرو غلطیده و قامت سرو گونه غربال گلوله های دشمنان گردد.اری اینان ایثار گرانی سرشت اند و چه زیبا جان به جان افرین تقدیم میدارند و چه زیبا به خلعت سرخ شهادت اذین میگردند مبارک باد براندام گل گونشان چنین جامه گرانبهائی که براستی سزاوار مجاهدین فی سبیل ا... است. شهید مهدی نظری یکی از پاک باختگان وادی رحمت و برکت است که همیشه با توسل بله ائمه معصومین (س) خصوصا" حسین (ع) شهادت را از درگاه خداوند طلب مینمود او فرزند جبهه بود و از زمانی که ره به صحنه های نبرد حق علیه باطل گشود لحظهای میادین نبرد علیه کفر متجاوز را ترک نکرد و حتی یکبار که در جبهه گیلانغرب در حال راز و نیاز با خدایش بود ضربه ای به کمر وی اصابت می نماید که برای معالجه به تهران منتقل میشد اما وی قبل از انکه بهبودی نسبی را کسب نماید دوباره عزم رفتن به جبهه می نماید.و وقتی در برابر حرفهای مادرش که می گفت صبر کن تا علاج پیدا کنی و انگاه به جبهه اعزام شوی می گفت دوای درد من در جبهه هاست نه در اینجاها . وی در سال 1342در تهران متولد شود از زمان کودکی پسری خوشرو و مهربان بود و از انجائیکه عشق و علاقه الهی از بدو کودکی در نهان وی نهفته بود به همین لحاظ مبادرت به تقوی و دین داری می نمود و علاقه زیادی به مسائل اسلامی داشت به نماز اهمیت زیادی می داد و همیشه ان را در پنج وقت به جا می اورد و از نظر تقوی و تدین با انکه از خانواده ای مذهبی برخوردار بود فرد شاخصی بود و کمالات معنوی که وی بدان ها اراسته بود او را از دیگران متمایز می ساخت . با بروز شعله های پر فروغ انقلاب که هدایت گر امت اسلامی مان گردید در تظاهرات علیه رژیم منهوس ستم شاهی شرکت می جست و با پخش مخفیانه اعلامیه های حضرت امام سعی در روشنگری اذهان عمومی داشت با تشکیل ارتش بیست میلیونی به خدمت بسیج در امد و به نگهبانی از ارزشهای والای الهی که با پیروزی انقلاب در میهن اسلامی مان ظهور کرده بود پرداخت و به اتفاق برادر مفقود الاثرش در روابط عمومی بسیج زحمات فراوانی را برای خدمت به انقلاب اسلامی ایرانی متحمل گشت. با شروع جنگ تحمیلی عراق علیه نظام جمهوری اسلامی ایران برای جهاد در راه خدا و مبارزه با متجاوزین بعثی صهیونیستی عراق عازم صحنه های نبرد حق علیه باطل گردید و به ستیز با کفار بعثی پرداخت و از انجائیکه دین مبین اسلام را مکتبی مبتنی بر مبارزه با تمام ایادی کفر و استکبار میدانست برای مبارزه با صهیونیستهای اشغال گر راهی ان سامان گردید و چند ماهی نیز در سوریه و لبنان به جهاد فی سبیل ا... پرداخت. وی در مدت سه سال جنگ تا وقتی که به شهادت رسید هرگز دست از مبارزه با کفار بعثی نکشید عاشق کربلای حسین(ع) بود و ارزو داشت تا مانند اقا و مولایش سید الشهدا اسلام ا... علیها به شهادت برسد . سرانجام مهدی جوان و فداکار هر چند که بهاری بیش از عمر گرانیهایش را پشت سر ننهاده بود اما در طی مدت کوتاه تا جایی که توان داشت بر علیه کفر و تجاوز و در بسط و گسترش حق و عدالت مبارزه کرد و در اجرای احکام الهی کوشید تا اینکه در تاریخ 22/1/1362 هنگامی که کفر ستیزان لشکر توحید حمله ی دیگری را برای نابودی متاجواوزان عراقی تدارک دیده بودند در منطقه ابو غریب وی نیز با شرکت در این عملیات فخر آفرین لیاقت راه یابی به دیار معشوق را یافت و با اخلاص دادن لفظ جلاله شهادت که همانه فوز عظیمی است به سوی رب خویش باز گشت و منادی پیروزی دیگری گشت که سرور فتح و ظفر را تا ان سوی سرزمین های دور به گوش جهانیان خفته در خواب رساند وبا شهادت خویش صفحه زرین دیگری بر اوراق سراسر افتخار تاریخ اسلام افزوده باشد که شهادتشان را ه گشای کربلای عزیز گردد تا از انجا بتوانیم فلسطین عزیز و قدس اسیر را از چنگال غاصبان صهیونیست برهانیم انشاء ا... گرامی باد خاطره ستیزش که پیکره جوانی و با تقوی بود.
وصیتنامه
:1788168- مهدى - نظرى بسم رب الشهدا اللهم اسئلك ان تجعل وفاتى قتلا فى سبيلك تحت رايه نبيك مع اوليائك و اسئلك و ان تقتل بى اعدائك و ؟؟؟رسولك. خداوند از تو خواهانم كه مرگم را شهادت در راهت تحت رايت رسولت و در كنار اوليائت قرار دهى از تو خواهانم كه دشمنان خود و پيامبران را بهدستم نابود گردانى. با درود به بيداركننده روح متظق و مبارزه امام خمينى خدايا اين حسين كيست كه عالم همه ديوانه اوستاين چه شمعى است كه جانها همه ديوانه اوستهركسى را نگرم گريه برايش دارد هر كسى آرزوى كرببلايش دارد(حسين جان)هر كه ديوانه ز عشق تو نشد عاقل نيستعاقل آن است كه از عشق تو ديوانه شودحضرت رسول (ص) مىفرمايد: (درباره حسين) نور عينى،حسين منى،؟؟؟من حسينى خدايا هر موقع كه واقعه كربلا را بهياد مىآورم چشمانم پر از اشك مىشود بهياد رگهاى پاره،پاره حسين (ع) مىافتادم كه زينالعابدين (ع) بر آن بوسه مىزند،بياد رقيه مىافتادم كه وقتى سر پدرش را مىبيند جان مىدهد،بياد بدن حسين (ع) مىافتادم كه چيزى از او شناخته نمىشود و به ياد على اكبر حسين مىافتادم خدايا ما چنين رهبرانى داشتيم چطور مىشود كه راه ايشان را فراموش كنيم و چطور مىشود عاشق نباشيم ،خدايا من عاشق كربلاى حسينم،مىخواهم در راه كربلا به شهادت برسم،كمك كن،خدايا تو را طلب كردم تو را يافتم و شناختم،خدايا دوستت مىدارم و به تو عشق مىورزم،پس به عهدت وفا كن و مرا به سوى خود بخوان. آن كس كه تو را شناخت جان را چه كندفرزند و عيال و خانمان را چه كندديوانه كنى هر دو جهانش بخشىديوانه تو هر دو جهان را چه كند خدايا به قول شهيد خوب خدا،مختارى اصل،اين چندمين بار است كه به جبهه مىروم گويا خالص نبودم خدايا اينبار بسيار سعى كردم تا خالص باشم پس كمك كن. ؟؟؟باز نمىگردند. امام زمان در نماز و در خلوتگاهها صدايت زدم كه شفاعت كنى نزد خدا، اى آبرومند نزد حق اى صاحب الزمان مرا درياب،يابن الحسن خيلى مشتاقم روى ماهت را ببينم بخدا قسم بعضى شبها از خواب مىپرم در سياهى شب بهدنبالت مىگردم يابن الحسن اگر يك لحظه بيايى نگات كنم حاضرم كه جوانيم را فدايت كنم. خدايا بارها دعا كردم مرا از عاشقان قرار دهى ميدانم كه دعايم را مستجاب ميكنى چون ميبينم علائم آنرا،پس بگشاى راه عشقبازيت را برايم. خدايا بهشتىها را از دست داديم،مطهرىها...دستغيبها و مدنىها و صدوقىها و ديگر بال و پران اسلام را از دست داديم.پس خدايا تو را براه پاك عاشقانت قسمت مىدهم كه مرا بسوى خودت بخوان. خدايا مىخواهم در كنار شهداى اسلام،شهداى كربلاى حسين (ع) و شهداى كربلاى انقلاب اسلامى باشم. از كليه برادران و خواهران خواستارم كه پيروى سرسخت ولايت فقيه باشيد تا آسيبى نبينيد (امام) چونكه ولايت فقيه مانند گنجى است كه اگر يافتى داراى ارزش مىشوى (البته ارزش معنوى)و اگر بهدنبالش نرفتى و نيافتى بىارزش مىشوى ولى آن گنچ ارزش خدا را از دست نمىدهد. مادرم و بزرگانم. بسيار برايم زحمت كشيديد و رنج برديد اما نتوانستم جبران كنم نتيجه زحمات شما را ... از شما مىخواهم حلالم كنيد اگر شهيد شدم برايم غمگين نشويد چرا كه بهقول برادر شهيد ابوالفضل مختارى در خوبآرامگى آرميدهام شما نيز در پيشگاه خدا روسفيديد زيرا خمس فرزندانتان را دادهايد مادرم مىروم و از پدر از دست رفتهام حلاليت مىطلبم.مادرم امام را نديدهام ولى در خواب بودم و ديدم مرا بيدار كرد و بهپيش خود برد و من نيز دست و روى مباركش را بوسيدم از كليه برادران و خواهران خواستارم در مراسم مذهبى و نماز جمعه،دعاى كميل،دعاى توسل در خانواده شهدا شركت كنيد و ظهور حضرت مهدى را از خدا بهخواهيد و امام را زياد دعا كنيد و نماز شب را بهپا داريد تا عاشق شويد از برادران بسيجى تقاضا ميكند اين بنده حقير را حلال كنيد و همچنين از همسايگان عزيز .مادرم و پدر از دست رفتهام پاداش امانتداريتان را خدا مىدهد. و اين پرارزشترين پاداش يك پدر و مادر است . در عزاداريها شركت كنيد و نيز گريه زياد كنيد كه مىبينيم رهبرمان خمينى بتشكن تا اسم امام حسين (ع) مىآيد چگونه اشك مىريزد.در صورت امكان اگر جنازهاى باقى ماند در كربلاى انقلاب اسلامى ؟؟؟خدايا مىخواهم گناهايم را تبديل به اشك كنى و از چشمانم به در آرى و مرا از ياران امام زمان (عج) قرار دهى. خدايا،خدايا تا انقلاب مهدى (عج) حتى كنار مهدى (عج) خمينى را نگهدار. خداحافظ امام و صالحين باد نماز شب،،،نماز شب،،،نماز شب،،،نماز شب،،،نماز شب،،،نماز شب،،،نماز شب،،، «نتيجه عشق به خدا» حقير خدا و شرمنده اسلام مهدى نظرى