شهید ابوالحسن پرویزکورنده
- تاریخ تولد: 07 دی 1340
- فرزند: علي
- تاریخ شهادت: 28 اردیبهشت 1361
وصیتنامه
:وصیتنامه پاسدار شهید ابوالحسن پرویز مکتبى که شهادت دارد اسارت ندارد. (امام خمینى) با درود به رهبر انقلاب و بنیانگزار جمهورى اسلامى ایران که اسوه مقاومت و کوه ایمان است در برابر کفر و ظلم و استبداد و سلام به شهیدان از صدر اسلام تا به امروز و از امروز تا فردا همیشه در دوران تاریخ در خط متضاد هم وجود داشته یکى خط حق که همان خط اصیل اسلام و خط ها ؟؟؟و دیگر خط کفر و الهاد که همانا خط قابیل است ولى در این میان خط من همان خط هابیلیان است تاریخ بوده که توام با آگاهى هوشیارى اسلامى انقلابى اسلام بوده است اگر کشته شدم فقط دعا کنید که خدا مرا در زمره شهیدان در گاهش قرار دهد و مرا غسل ندهید و کفن نکنید چون رهبرم حسین(ع) نه کفن داشت و نه غسل .من به عنوان یک فرد مسلمان مقلد خط امام خط حق را انتخاب کردهام و با عشق به شهادت در جبهه حق علیه کفر شرکت کردم و هدفم جز الله چیز دیگرى نبود ما پیروان حق براى استمرار حرکت انبیاء قیام کردیم و تا آخر به این نهضت ادامه خواهیم داد و از هیچ قدرت شیطانى مثل آمریکا و شوروى نمىترسیم. اى مردم مسلمان ما براى خاک نمىجنگیم ما براى اسلام مىجنگیم. اگر کشته شدیم شهیدیم و اگر کشتیم پیروزیم و در نزد خداى بزرگ روزى مىگیریم پیام من به شما مردم این است : مردم، آستینها را بالا بزنید و از جنگ و شهادت در راه خدا نترسید و بر امپریالیسمهاى شرق و غرب و اسرائیل کافر بشورید انها دارند خون عزیزان شما را مىریزند . مادر مهربانم ، وصیتم به تو این است که فرزندان تو را آن چنان تربیت کنى که فقط در راه الله برود و بدانکه اجر تو بیشتر خواهد بود چون خداوند وقتى مىخواهد کسى را بیازماید آنان را از طریق نقصان مال یا مریضى یا گرفتن عزیزانش آنها را امتحان مىکند. مادرم در سوگ من گریه نکن زیرا ممکن است دشمنان اسلام شاد شوند. پدر مهربانم در راه خدا اسماعیلهاى خود را آماده کن. مبادا اگر فرزندانت در راه الله حرکت کرد و شهید شد غمى به چهره مردانهات بنشیند. پدرم اگر در دوران زندگیم فرزند خوبى برایت نبودم مرا ببخش و بدان که من با بار گناهانم به سوى الله رفتم و اگر شهید شدم امید است گناهانم بخشیده شود و تو اى برادرم وصیت مىکنم که بدانى راهها همان راه الله است و سعى کنید همواره در این راه قدم بردارید و اگر برادرم اسلحه من به زمین افتاد باید آنرا بردارید و بر علیه دشمنان اسلام عزیز به کار ببرید. وصیت دیگرم به خواهرم. مىخواهم همچو زینب باشى و او را بشناسید و مقلد او باشید و تحمل صبرش را در مصیبت به آن بزرگى کربلا که جلوى چشمش اتفاق افتاد سرمشق بگیرى و با حفظ حجاب و نجابت و عفت خود او را خشنود کنى خواهرانم حجاب خودتان را حفظ کنید تا همچون زینبى باشید در خدمت اسلام. وصیت من به همسرم: همسر گرامى، اگر من شهید شدم استقامت صبر داشته باش و سعى نکن گریه کنى چون من در راهى رفتم که خود را و زندگى خود را شرف و عزت خود را در آن یافتم و توبعد از من باید چنان رفتار کنى که در میان زنان نمونه باشى و اگر بچهام به دنیا آمد او را مثل على اکبر و یا همچون عباس تربیت کنى و اگر دختر باشد آن تربیت اسلامى را به او بیاموز که زهرا گونه باشد در جامعه اسلامى و به او بگو پدرت در چه راهى رفت و آن راه راه شهیدان انقلاب اسلامى بوده است و در پایان به مردم ایران این تقاضا را دارم که هرگز سنگر مسجد و سنگر انقلاب را رها نکنند. والسلام علیکم و رحمةالله و برکاته