img not found

شهید آيت سيدمومني

  • تاریخ تولد: 28 بهمن 1344
  • فرزند: رضا
  • تاریخ شهادت: 06 آبان 1364





وصیتنامه


كد شناسايى : 1415481 نام شهيد : سيدآيت مومنى نام پدر : سيدرضا بسم الله الرحمن الرحيم با سلام به پيشگاه و لى عصر امام زمان و نايب بر حقش امام خمينى رهبر كبير انقلاب اسلامى ايران . و با سلام بر تمامى شهداى اسلام و با سلام بر معلولين ، مجروحين و جانبازان انقلاب اسلامى ايران و با سلام بر تمامى اسيران جنگ تحميلى . با سلام به پدر عزيزم . اميدوارم كه حالت خوب باشد. پدر جان مى خواهم از راه دور برايت وصيتى بنمايم من خيلى از آن كوچكتر هستم كه بتوانم به شما وصيتى كنم . پدر جان اميدوارم كه من را ببخشيد و تمام بدهاى من را فراموش كرده باشيد. از شما اظهار شرمندگى دارم از شما حلاليت بطلبم .اميدوارم كه مرا حلال كرده باشيد. پدر جان ديگر وقت خداحافظى است هيچوقت شما را از ياد نمى برم اى پدر خوب مهربان . خداحافظ .خدا حافظ با سلام گرم به مادر عزيزم اميدوارم كه حالت خوب باشد.اگر از حال پسرت خواسته باشيد خوب و سلامت هستم.مادر جان ميخواهم از راه دور برايت وصيتى بنمايم . اول آنكه دعا كن كه رزمندگان اسلام به پيروزى و خو شى به آغوش گرم خانواده شان برگردند .مادر اگر من موقعى شهيد شدم در غم من صبر داشته باش. از اينكه توانستم به تمام نصيحت هاى شما گوش كنم . هيچ موقع نصيحت هاى شما را فراموش نمى كنم . مادر جان اگر موقعى رسيد ما شهيد شديم ، ما را حلال كن . بدان كه من با آقا امام حسين هستم . حسينى كه همه چيزش اسلام بود و فقط به خاطر اسلام و پابرجايى جنگيد و مظلومانه در راه خدا شهيد شد. مادر ديگر از شما خداحافظى مى كنم. خدمت برادر عزيزم سلام عرض مى نمايم سلام اميدوارم كه حالت خوب باشد على جان اول آنكه آرزوى سلامتى براى رزمندگان اسلام كن . على جان اگر ما را نديديد حلال كنيد. مرا ببخش كه موفق نشدم شما را از نزديك ببينم .على جان دعا كن كه دعاى شما مستجاب شده على جان اگر ما شهيد شديم از بابت من نگران نباش . خداحافظ اى برادر خوب و مهربان . خدا حافظ خدا حافظ با سلام به برادر عزيزم عباس جان اميدوارم كه حالت خوب باشد.عباس جان مى خواهم با شما مثل برادر كوچك خودت چند كلمه وصيتى با شما بكنم. عباس جان اول اينكه دعا كن كه رزمندگان اسلام پيروز شوند. عباس جان اگر موقعى رسيد كه من شهيد شدم ،آنكه دست خودم نبود اين يك مشيت الهى بود. كه ما را خواست كه با خود ببرد. عباس جان تو يك و چند وظيفه ديگردارى كه به خانواده بكنى .اول آنكه درس را خوب ادامه دهيد . دوم آنكه نيكى به پدر و مادر ،سوم آنكه تو از على خيلى مواظبت كن چون تو هستى كه بايد دست على را بگيرى و با آن خوش رفتارى كنى . عباس من ديگر حرفى ندارم براى شما بزنم.عباس ما را دعاكن . اگر مى خواهى كه من را خوشحال كنى به حرفهايى كه برايت زدم بايد آنها را عمل كنى ،از شما خيلى متشكر م. اگر وصيت نامه من به دستتان رسيد براى آقا و مامان خوب بخوان . و به آنها دلدارى بده و نگذار آنها زياد ناراحت شوند . عباس جان من از شما مى خواهم مرا دعا كنيد . ديگر عرضى ندارم ،خداحافظ . در آخر وصيت از خواهر و آقا و خديجه و صديقه و آذر حلاليت مى طلبم . اميدوارم كه مرا حلال كرده باشيد . اول آنكه دعا كنيد براى پيروزى رزمندگان اسلام و سلامتى امام اگر موقعيتى رسيد كه ما شهيد شديم هر چه ازما بدى ديديد حلال كنيد . اميدوارم كه تمام بدى هاى من را فراموش كرده باشيد . خداحافظ . در آخر وصتيتم اميدوارم كه تمام فاميلها و دوستان و آشنايان مرا حلال كرده باشند . از تمام آنها حلاليت مى طلبم . از گلشن و صل گل نچيدن سخت است با حسرت از اين جهان بريدن سخت است مى گفت شهيدى دم آخر كه حسين جان دادن كربلا نديدن سخت است والسلام .