شهید ابوالفضل امامي ميبدي
- تاریخ تولد: 01 مرداد 1344
- فرزند: احمد
- تاریخ شهادت: 20 بهمن 1364
وصیتنامه
1072966 ابوالفضل امامى ميبدى بسم الله الرحمن الرحيم با درود و سلام بيكران به امام زمان (عج) و نايب برحقش رهبر كبير انقلاب اسلامى امام خمينى و با درود و سلام به حسين(ع) شهيد و به اميد آمدن مهدى فاطمه(س) كه همه مسلمانان و رزمندگان انتظار ديدن مهدى فاطمه هستند و با درود و سلام به روحانيين و سلام و درود به خانواده شهدا كه اين پدر و مادر شهيدان اين فرزندان خوب خودشان تقديم به اسلام كردن. اى ملت مسلمان اى جوانان نكند در رختخواب ذلت بميريم كه حسين(ع) در ميدان نبرد كشته شد كه على اكبر حسين در ميدان نبرد كشته شد كه على در محراب شهيد شد كه صدوقيها، دستغيبها، اشرفيها و مدنىها در محراب نماز شهيد شدن كه بهشتىها و 72 تن از ياران او در حزب جمهورى اسلامى قطعه قطعه و سوخته شدن كه باهنر رجايى قطعه قطعه شدن كه برادران پاسدار و برادران بسيجى در كربلاى ايران به دست مزدوران آمريكايى و شوروى و حزب بعث عراق سوخته شدن كه پيكر آنها سوخته سوخته يا تكه تكه شده بود. ا... ، ا... اكبر اى مادران، اى مادران مبادا براى رفتن فرزندتان به جبهه جلوگيرى كنيد كه فردا در محضر خدا نمىتوانيد جواب زينب را بدهيد كه در يك روز تحمل داغ 72 تن شهيد را نمود، شما مادران مثل مادرى از ايران باشيد كه داغ 6 فرزند ديد و نزد امام رفت و گريه مىكرد كه چرا من ديگر فرزندى ندارم در نبرد اسلام بجنگد و از همه ملت مسلمان مىخواهم فرزندانتان را به جبهه بفرستيد و مثل خاندان (وهب) حتى جسد فرزندتان را تحويل نگيريد و بگوييد فرزندى كه در راه خدا دادهام جسد او را تحويل نخواهم گرفت از ملت مسلمان مىخواهم استغفار و دعاها را از ياد نبريد كه بهترين درمانها براى تسكين دردهاست و هميشه به ياد خدا باشيد و در راه او قدم برداريد و هرگز دشمنان بين شما تفرقه نيندازند و شما را از روحانيت جدا نكنند كه روز بدبختيهاى شما و جشن ابرقدرتها (است) و دعاها بود كه رزمندگان را در جبهه پيروز كرد و از برادران مىخواهم كه در ارگانهاى انقلابى شركت كنند به خصوص در (سپاه ـ پايگاهها ـ بسيج) و اين بسيج و پايگاهها هست كه برادران را مىسازد و اگر من در پايگاه اذيت به برادرى كردم حلال بودى مىخواهم و از پدرم حلال بودى مىخواهم كه من در دوران نادانى او را اذيت كردهام مرا ببخشند و از خدا شكرگزارى كنيد كه فرزندتان را در راه اسلام قربانى كردهايد و از مادرم و پدرم مىخواهم براى من درب مغازهمان جشن بگيرند و شيرينى بدهند و هيچگونه سياه نپوشند و گريهاى و ناراحتى براى من نداشته باشند كه باعث ناراحتى من و در دنياى ديگر نزد حسين و فاطمه و شهداى اسلام روسياه باشند و هروقت كه مىخواهند عزادارى كنيد به ياد حسين و فاطمه پهلو شكسته عزادارى كنيد و از كليه همسايگان مىخواهم اگر از من شوخى يا اذيتى در دوران نادانى سرزده است من را ببخشند و هركس از من طلب كار است يا حسابى دارد برود از پدر بگيرد و تسويه حساب كند و مىخواهم كه اگر جسدم بود جلو مغازهمان بگذاريد و وصيتنامهام را بخوانند اگر جسدم هم نبود وصيتنامهام در جلوى مغازهمان بخوانند و جلو مغازهمان حجله به ياد حسين و شهداى اسلام ببندند و از پدر و مادرم مىخواهم مدت 2 سال نماز و 2 ماه روزه برايم بشوند شايد نماز و روزهام اشكال داشته است و ا ز برادرانم مىخواهم كه از كودكى در پايگاهها و درس قرآن شركت كنند يا از كودكى به راه اسلام ادامه بدهند و از خواهرانم مىخواهم كه من را ببخشند و از تمام دوستان و قومان حلال بودى مىطلبم و در آخرين لحظه عمرم پيام دارم، سلام من را به رهبر عزيزم برسانيد و بگوييد تا آخرين قطره خونم سنگر اسلام را ترك نخواهم كرد با خداوند پيمان مىبندم كه تمام عاشوراها و در تمام كربلاها با حسين همراه باشم و سنگر او را خالى نكنم تا هنگامى كه احكام اسلام در زير پرچم اسلام امام زمان(عج) به اجرا درآيد. والسلام ـ من التوفيق شهاده از خدا شكرگزارى مىكنم ابوالفضل امامى 18/11/61