شهید اابوالفضل قادري ميبدي
- تاریخ تولد: 01 آذر 1341
- فرزند: نصراله
- تاریخ شهادت: 30 مرداد 1361
وصیتنامه
1577047 ابوالفضل قادرى ميبدى بسم اللله الرحمن الرحيم « ان الله اشترى من المؤمنين انفسهم و اموالهم بان لهم الجنه يقاتلون فى سبيل الله فيقتلون و يقتلون و عدا عليه حقا فى التورات و الانجيل و القرآن و من اوفى بعهده من الله فاستبشروا ببيعكم الذى بايعتم به ذالك هو الفوز العظيم » خدا جان و مال اهل ايمان را به بهاى بهشت خريدارى كرده آنها كه در راه خدا جهاد مى كنند كه دشمان دين را به قتل رسانده و يا خود كشته شوند اين وعده قطعى است بر خدا و عهدى است كه در تورات و انجيل و قرآن ياد فرموده ، و با وفا تر به عهد كيست اى اهل ايمان شما به خود در كه اين معامله بشارت دهيد كه اين معامله با خدا به حقيقت سعادت وپيروزى بزرگى است . « و لا تحسبن الذين قتلوا فى سبيل الله امواتا بل احياء عند ربهم يرزقون » و گمان نبريد كه كسانى كه در راه خدا كشته شده اند مرده اند بلكه زنده اند و در نزد خدا روزى مى خورند. به نام الله پاسدار حرمت خون شهيدان ويارى دهنده مستضعفان و با سلام و درود بر پيامبر خدا حضرت محمد (ص) و سلام و درود بر امام مهدى ، صاحب الزمان (عج) اين ناجى بشريت و عدالت ، وبا سلام و درود بر نائب بر حقش امام خمينى ، روح خدا و با درود بر تمامى شهدا از هابيل تا حسين و از حسين تا شهداى هفت تير و در راس آنها آيت ا... دكتر بهشتى و تا شهداى محراب مدنى و دستغيب و صدوقى و بر تمامى معلولين و مجروحين جنگ تحميلى و بر تمامى رزمندگان و مجاهدان فى سبيل الله و با درود و سلام بر تمامى ملت حزب الله ايران و بر پدر و مادر عزيزم . خدايا! شهادت در راه خودت را نصيب من گردان كه شيرين ترين مرگهاست و خدايا اين بنده حقير را ببخش و خدايا اين بنده ضعيف را بيامرز و خدايا عاقبت خير به همه ما عنايت بفرما . اى مردم چون بر هر مسلمان است كه وصيتنامه داشته باشد ، چند كلمه اى وصيت مى كنم .و اما پدر و مادرم : پدرم ومادرم ! از اينكه شما را رنج داده ام و اذيت كردم مرا ببخشيد و مرا حلال كنيد و از اينكه نتوانستم جبران زحماتى كه شما براى من كشيده ايد بر آيم مرا ببخشيد و پدر و مادرم من در راهى قدم گذاشته ام كه امام حسين و ابوالفضل و قاسم امام حسن و هزاران شهيد ديگر قدم گذاشته اند و به اين عملم افتخار مى كنم و از اينكه پسرتان در راه خدا كشته شده است به شما تبريك مى گويم ، هر كسى كه در دنيا است عاقبت از دنيا مى رود و چه بهتر كه در راه خدا كشته شويم . « انالله وانا اليه راجعون » و من يك امانتى بودم كه خدا به شما داد و خدا آن امانت را از شما مى گيرد و جاى هيچ ناراحتى نيست ، اميدوارم كه بعد از شهادتم هيچ نوع ناراحتى از خود نشان ندهيد ، براى اينكه دشمن خوشحال مى شود و از تمامى شما ها مى خواهم كه روحيه همچون زينب و تمامى مادران شهدا و روحيه همچون مادر دشتى داشته باشيد و از شما مى خواهم كه هميشه پشتيبان امام و روحانيت باشيد و هميشه صبر و مقاومت پيشه سازيد و تنها وصيت ديگر من به پدر و مادرم اين است كه درموقعى كه من شهيد شدم شما خيلى خوشحال باشيد و خيلى شادى كنيد ، همانطورى كه پسرت را داماد مى كردى و وقتى كه من شهيد شدم و خبرش را به شما دادند با دست خودت شيرينى بده و يا وقتى كه مرا دفن مى كنى از شما مى خواهم كه خود ( شيرينى بخوريد) . و صيتى هم به تمامى مردم ايران دارم و اينكه هميشه پشتيبان اسلام و امام و روحانيت عزيز باشيد و همانطورى كه شعار مى دهيد كه: ما اهل كوفه نيستيم امام تنها بماند ، را به ياد داشته باشيد وهميشه به پيامهاى امام توجه كنيد و كم توجهى به پيام امام نشود ، مثلا وقتى كه امام مى گويد مسجد ها را خالى نكنيد و در نماز جماعت شركت كنيد به اين پيامهاى امام خوب توجه كنيد و آن را به مرحله اجرا در آوريد چونكه در روز قيامت خداوند از شما سوال مى كند كه چرا به اين سخنان كه سخنان پيامبران و امامان هم هست ، توجه نكرده ايد و در موقع اذان كار و كسب را رها كنيد و به سراغ نماز و مساجد برويد و بيشتر اسلام وانقلاب وامام را يارى كنيد كه اين نعمت الهى است كه اگر قدرش را ندانيم ، غضب خدا بر ما نازل مى شود و ديگر اينكه راهى كه من رفتم با آگاهى كامل خود بوده و چون مكتب من حكم مى كند، مجبورم كه به مكتب خود ارج نهيم همانطورى كه امام فرمود : تمام مقصد ما مكتب ماست و در آخر از خواهرانم و برادرانم ميخواهم كه اگر آنها را رنج داده ام مرا ببخشند و مرا حلال كنند و همانطور از تمام دوستان وآشنايانم و قوم خويشان ميخواهم كه مرا حلال كنند و از آنها ميخواهم كه همه پيشتيبان امام و روحانيت باشند . به اميد آزادى كربلا و آزادى قدس از چنگال غاصبان اسرائيل و به اميد حكومت اسلاميدر سرتاسر جهان . والسلام . هرگز نميرد آنكه دلش زنده شد به عشق ثبت است بر جريده عالم دوام ما خدايا خدايا تا انقلاب مهدى خمينى را نگهدار، از عمر ما بكاه و بر عمر او بيفزا، خداى عمرما فداى يك لحظه عمر امام، تا امام زنده باشد تا اسلام را يارى كند.