img not found

شهید ابراهيم غلام زاده مهرآبادي

  • تاریخ تولد: 02 فروردین 1339
  • فرزند: نجف قلي
  • تاریخ شهادت: 31 تیر 1365





وصیتنامه


1545115 شهيد ابراهيم غلام‌زاده (130) السلام عليكم جميعا و رحمة الله و بركاته ان كان دين محمد لم يستقم الا بقتلى فيا سيوف خذينى اگر با كشته شدن من اسلام زنده‌مى‌ماند پس اى شمشيرها مرا دريابيد.ولا تحسبن الذين قتلوا في سبيل الله امواتا بل احياء عندربهم يرزقون(آل عمران 169) درود خدا بر اولين امام شيعيان حضرت على(ع) و آخرين چراغ هدايت امام‌زمان(عج) و نايب بر حقش خمينى كبير، بنيانگذار جمهورى اسلامى ايران، و با نام‌الله پاسدار حرمت خون شهيدان و درهم كوبنده ستمگران و خوار كننده منافقين و بااميد به فرج آقا امام زمان و با اميد به خدا كه طول عمر امام را زياد كند تا دوشادوش امام زمان به ظالمان شمشير زند و آنها را نابود كند. پدر و مادر ارجمند و گرامى اميد است كه سلام گرم مرا بپذيريد و ازگذشته‌هاى من و نافرمانى من در برابر امر شما بگذريد و مرا حلال‌كنيد، چرا كه من‌در برابر امر شما زياد نافرمانى كردم، مادرم در بزرگ كردن من رنج‌هاى زيادى‌كشيديد و من جبران آن را نكردم خداوند انشاء الله جبران رنج‌هاى شما را مى‌كند. من با آگاهى تمام به جبهه آمدم و هيچ كس هم مرا مجبور نكرد و شما بدبين به اسلام خداى ناكرده نشويد و گوش به حرفهاى دشمنان اسلام ندهيد كه مثلا بگويند مى‌خواست نرود تا كشته نشود و يا اينكه براى پول رفته است. اى مرگ بر اين احمقان كوردل و بى‌تفاوت و منافق از خدا بى‌خبر و دنيا پرست. پدر و مادرم: خوشحالم كه خدا توفيق به من داد تا از خانه به سوى جبهه هجرت كردم براى‌جهاد در راه خدا. در نهج البلاغه حضرت على(ع) مى فرمايد: ان الجهاد باب من ابواب الجنة فتحة الله لخاصه اوليايه جهاد در راه خدا درى است از درهاى بهشت كه فقط به روى بندگان خاص خدا باز مى‌شود. انشاء الله كه خداوند من را بنده خالص خود قرار داده و مى‌دهد ما كه گنهكارهستيم و كسى را غير او نداريم و تنها به او پناه مى‌بريم . بارى پدر و مادر، در مرگ من بى‌تابى نكنيد زيرا من امانتى دست شما بودم كه‌از طرف خدا نزد شما چند سالى، و اكنون خدا امانت خود را گرفت . درود خدا بر شما پدرم ومادرم: پدر عزيزم: براى فرزندم پدرى مهربان باشيد و او را در آغوش بگيريد و او را نوازش كنيد،چرا كه وقتى به خانه وارد مى‌شدم آنها مرا صدامى‌زدند و به آغوش من مى‌آمدند ومانند نردبان از من بالا مى‌رفتند و سر شانه‌ام مى‌نشستند و به صورتم بوسه‌مى‌زدند. آرى پدر جان، حق فرزندم را شما اداء كنيد، برادرم شما مرا حلال‌كن و تو هم‌گوشه‌اى از بارى كه من به‌جاى گذاشتم بلند كن. همسرم: تو هم در مرگ من بى‌تابى نكن درست است كه تو سرپرست خود و فرزندانت را از دست داده‌اى لكن تو دست به درگاه آنكس بلند بكن كه سرپرست تمام‌جهانيان است و در بزرگ كردن كودكان خود كوشاباش . خداوند به تمام شما دوستان و آشنايان صبر عنايت فرمايد. پيام من به شما وديگر امت مسلمان اين است كه سنگرها را خالى نگذاريد و به انقلاب و اسلام‌پاى‌بند باشيد و پشت جبهه را گرم نگه داريد و اين جنگ بى‌پايان را ادامه دهيد تاديگر دشمنان اسلام اين مصيبت ها را به بارنياورند. دعاى امام يادتان نرود خدايا خدايا تا انقلاب مهدى خمينى را نگهدار ان تنصروا الله ينصركم و يثبت اقدامكم(محمد7) 31/3/65 ابراهيم غلام‌زاده