
شهيد ابراهيم يوسفي هاشم آباد
- تاریخ تولد: 1337/07/01
- فرزند: حسين
- تاریخ شهادت: 1366/12/26
وصیتنامه
1835322 يوسفى ابراهيم بسم الله الرحمن الرحيم ام حسبتم ان تدخلوا الجنته و لما يعلم الله الذين جاهدوا و منكم و يعلم الصابرين گمان مى كنيد به بهشت داخل خواهيد شد بدون آنكه خدا امتحان كند و آنان كه جهاد در راه دين كرده و آنها كه درسختيها صبرو مقاومت كنند مقامشان را بر عالمى معلوم سازم سلام و درود خداوندمتعال بر پيامبران الهى مخصوصا خاتم پيامبران حضرت ختمى مرتبت محمد مصطفى و با سلام و درود برچهارده معصوم و سلام و درود بر نائب برحق امام زمان امام امت بت شكن زمان وسلام و درود به روان پاك شهدا و مجروحين و معلولين و مفقودين و اسرا و سلام من به شما پيروز هميشه ،در صحنه اينجانب ابراهيم يوسفى فرزند حاج حسين وصيت خود را به شرح زير به سمعشما مى رسانم اين حقير از همان اول انقلاب پا به پاى مردم حزب الله و هميشه در صحنه براى دفاع از اسلام و ناموس و كشور خود فعاليت كرده مخصوصا مدت زمان جنگ تحميلى توام با كار براى رفع مشكلات زندگى اين پنچمين بارى هست كه به جبهه هاى حق عليه باطل اعزام مى شوم تا به حال خواست خدا بود كه دركنار رزمندگان دلير و شجاع از كشور انقلاب اسلاميمان دفاع نمايم و اين بار شايد خداوندتبارك و تعالى عنايتى كرد و اين حقير را به درگاه خود بخواند لذا لازم دانستم كه چند كلامى با شما برادران و خواهران گرامى خودم سخنى گفته باشم اول از شما التماس دعا به جان حضرت امام را داشته و هميشه فداى هل من ناصر ينصرنى امام بزرگوار را لبيگ گفته چون اين حقير با عقل ناقصم در ك كردم كه هرگاه اما م عزيزمان ندايى سر دهد قطعا اين بدانيد احساس خطر كرده است دوم اينكه از شما عزيزان مى خواهم كه واجبات دينى خود را انجام داده و حتما در دعاى كميل و پايگاه مقاومت بسيج شركت فعال نمائيد و اما مادر و پدرعزيزم ازشمابسيار سپاسگزارم كه از كودكى مرا به نماز و رزوه وبسيج وقرآن آشنا كرده ايد تابتوانم امروز بفهم كه بايد بهترين چيز خود كه همان جان است را براى اعتلا ى دين خدا بدهم مى بخشيد از اينكه قدر شناس نبودم اين همه زحمات از دوران كودكى تا اين سن براى من كشيديد ولى من نتوانستم جبران بكنم اميدوارم كه مرا عفو بكنيد پدر و مادر عزيزم افتخار كنيد كه فرزندتان در راه اسلام جان داد و دست به سوى خدا بلندكنيد و بگوييد رضايم به رضاى تو اين امانتى بود كه خودتت به مادادى وخودت هم گرفتى و همچنين برادران وخواهران مهربانم اگر از من خطايى سر زد كه باعث ناراحتى شماشده است مرا ببخشيد واز شما مى خواهم كه صبرو استقامت و پايدارى كرده و هيچ وقت ازخود نقطه ضعفى نشان ندهيد كه باعث خوشحالى منافقين و ستون پنچم شود و اما همسرم اى آنكه آينده بچه هايم دردست توست ، از شما سپاسگزارم اگر از من ناراحتى و خشونتى ديديد ،به بزرگى خودت مرا عفو كن از شما تقاضا دارم كه فرزندانم راخوب تربيت كنيد و آنها را با اسلام وقرآن آشنا ساخته تا بتوانند ادامه دهنده راه پدر و تما مى شهدا باشند همسرم خانه اى كه الان در آن زندگى مى كنيد متعلق به پدرم مى باشد و زمينى كه درشهر داريم اگر توان ساختن آن را داريد بسازيد و در آنجا زندگى كنيد حال سخنم با همه شما اهالى هاشم آباد و امت حزب الله اول اينكه هرگز رهبر انقلاب اسلامى مان امام خمينى را تنها نگذارد و به فرمامى ايشان گوش داده و مو به مو اجرا نمائيد اگرمى خواهيد به سعاد ت برسيد به نداى امام لبيك گفته تا هم در دنيا و هم د رآخرت رو سفيد باشيد نكند خداى نكرده مثل كسانى كه در صحراى كربلا عده اى پسر فاطمه را تنها گذاشته و امروز من و شما لعنت مى فرستيم براى آنها اين را بدانيد نسلهاى آينده روى ما هم قضاوت خواهند كرد ،شما بى تفاوت ننشينيد فقط به فكر خانه و زن و فرزند و زمين نباشيد به فكر اسلام و مملكت و آزادى خود باشيد حتما در بسيج روستا شركت نمائيد چرا كه امام فرمود كشورش كه بيست ميليون جوان دارد بايد بيست ميليون تفنگدار داشته باشد از شما مردم مى خواهم اسلحه به زمين افتاده شهدا را گرفته و به قلب صداميان يورش بده تا ديگر هيچ كشورى به فكر حمله به جمهورى اسلامى را نداشته باشد و در آخر سفارش مى كنم شما را به واجبات دينى وصيت ديگر من اين است 1ـ مرادر گلستان شهداى گرگان يا امام زاده سليمان دفن بكنيد 2- در هفته اول شهادتم دعاى كميل را در منزلم بخوانيد 3ـ مقدارى بدهكارى داشتم بابت اجاره زمين آن را بدهيد 4ـ مقدارى پول براى انجام دادن يك سال نماز وروزه ام بدهيد 5ـ قيم بچه هايم پدرم مى باشد والسلام