img

شهید حسینعلی خالداران

  • تاریخ تولد: 12 مرداد 1340
  • فرزند: رحمت الله
  • تاریخ شهادت: 16 بهمن 1361





زندگینامه


در سال 1340 در روستای کلاته رودبار از توابع دامغان متولد شد. او تا کلاس پنجم را در همانجا و بعد به خاطر شرایط خانوادگی و شغل پدر به گنبد مهاجرت کردند. در 13 سالگی پدر خود را از دست داد. در کنار تحصیل به کارگری می پرداخت تا نیازهای خود و خانواده اش را تامین کند. او توانست مدرک دیپلمش را در رشته حسابداری بگیرد. در دوران انقلاب بسیار فعال بود و در جریانات سیاسی انقلاب شرکت داشت. در سال 1359 وارد ارگان سپاه شد و در قسمت روابط عمومی مشغول گردید و در بیست سالگی ازدواج کرد. در آذرماه سال 1361 به منظور لبیک گفتن به ندای رهبر انقلاب عازم جبهه های غرب؛ یعنی مریوان و کردستان شد. حسینعلی خالداران در بهمن ماه 1361 در اطراف مریوان بر اثر اصابت گلوله به درجه رفیع شهادت نایل گشت.

وصیتنامه


سلام علیکم : خدمت مادر مهربانم ، برادر ارجمندم انشاالله حال شما خوب باشد و کسالتی نداشته باشید من هم بحمدالله خوب هستم و دعاگوی امام عزیز و رزمندگان اسلام و مادرجان استقامت کن بر آنچیزی که خداوند امر فرمود به حق و برای خداوند چون ما ایمان به الله آوردیم و سعادت همیشگی را می خواهیم در مقابل مشکلات باید صبر کرد البته خلوص نیت و اطاعت واقعی از خداوند و دستورات رهبر عظیم الشان که همیشه شهیدانمان تا آخرین قطره خون خود فریاد زندند امام را دوست داشته باشید و پیامهای مهم ایشان را گوش دهیم میخواهم که حتماً مرا ببخشی تا خداوند از من راضی شود و عملم را قبول نماید و از شما متشکرم بخاطر زحماتی که متحمل شدید و من کوچک را تحویل جامعه اسلامی دادی . برادرم رضاجان شاید این آخرین سخنانم و پیامم و وصیتم بشما باشد از شما تقاضا میکنم خوب بخوان و همیشه یادت باشد هر گاهی هم برای چند بار این نامه را بخوان اطاعت کن از خداوند تبارک تعالی که نمونه ایمان آوردن و مطیع خدا بودن با خواندن نماز در همه وقت میباشد ، با خواندن نماز مرتب و فهمیدن آن خودسازی در انسان ایجاد میشود مسئله بعدی مطالعه قرآن و معنی آن و مطالعه کتابهای خوب و مفید که رشد فکری پیدا میشود و آگاه میشوی و با آگاهی صراط المستقیم را انتخاب میکنی و همینطور برای موفق شدن در اجتماع و خدمت به اسلام و مسلمین و نسل آینده چه در ایران و در کشورهای دیگر باید درس بخوانی نه این درسی که شما در اون سال خواندی که نتیجه اش 6 تجدید شد البته امیدوار باشیم بعد از این با کوشش زیاد بخوان انشاالله موفق میشوی با نمرات خوب . برادرجان همانطور که میدانی مادر مقداری از شما ناراحت است سعی کن رضایتش را جلب کنی تا خداوند از تو راضی باشد تا فعالیت ها و زحمت های تو مورد قبول الله قرار گیرد همانطور که قبلاً گفتم بعد از عبادت و اطاعت از خداوند احسان و نیکویی و کمک کردن به پدر و مادر در قرآن مطرح شده است . خداوند انشاالله ما را هدایت فرماید به راه خودش و ما را توفیق دهد که در صراطش خدمت کنیم . خداوند ما را توفیق شهید شدن را بدهد . خداوند امام عزیز را تا انقلاب مهدی (عج) محفوظ بفرماید . فرج امام زمان (عج) را تعجیل فرمایید . معلولین و مجروحین و بیماران اسلام را شفا عنایت فرماید . رزمندگان عزیز اسلام را به پیروزی نهایی برساند . انشاالله تعالی خداحافظ شما . برادرجان : چیزی را فراموش کردم بنویسم این است تقوی ( ترس از خدا و دوری از گناه ) داشته باش چون که انسان را بخدا نزدیک میکند . آن روز که داشتیم حصیرها را درست میکردیم به زن داداشت بی احترامی کردی حرفهایی را میزدی شما که مومن و حزب اللهی هستی و من که برادر شما هستم نباید بی احترامی کنی که خلاف اخلاق اسلامی است ، الآن شما در زمان و سنی هستی که خودسازی کنی چون امید اسلام و امید کشور هستی و آینده مملکت باید در دست شما بچرخد . لطفاً وسال منزل را شما بیشتر بخر ، نگذار که مادر به زحمت بیافتد . متشکرم می بخشید . خدایا خدایا تا انقلاب مهدی (عج) خمینی را نگهدار خدایا خدایا زیارت کربلا را نصیب ما بگردان