شهید ابراهیم ابراهیمی ترک
- تاریخ تولد: 02 تیر 1335
- فرزند: اسدالله
- تاریخ شهادت: 11 اردیبهشت 1359
زندگینامه
به گزارش خبرگزاری دفاع مقدس، سردار شهید مهندس ابراهیم ابراهیمی ترک، فرزند اسدالله، در نوجوانی پدرش را از دست داد. در ۱۳۵۳ ش مدرک دیپلم برق را از هنرستان صنعتی قم گرفت. سپس در خرداد ۱۳۵۷ ش مدرک کارشناسی برق را از دانش سرای عالی فنّی بابل دریافت کرد. او در تیر ۱۳۵۷ ش به سربازی اعزام شد و پس از گذراندن دورة آموزش نظامی به تدریس در مرکز تربیت معلّم فنّی، حرفهای دکتر شریعتی یزد اشتغال یافت. در دوران انقلاب به سبب آشنایی با یک روحانی به فعّالیّتهای سیاسی روی آورد و با گروه منصورون ارتباط داشت. در دانشگاه نیز در زمینة توزیع اعلامیه و عکس امام خمینی (ره) تلاش کرد، همچنین در راهپیماییها شرکت داشت و به روشنگری پرداخت. پس از پیروزی انقلاب اسلامی به عضویّت «کمیته انقلاب اسلامی» درآمد و به مدت هشت ماه مسئول کمیته یزد بود، آنگاه در تشکیل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی یزد همکاری کرد و در ۱۳۵۹ ش عضو سپاه شد و پس از شهادت محمد منتظر قائم، فرماندة سپاه یزد به مدت شش ماه فرماندهی آنجا را به عهده گرفت. وی در دستگیری وابستگاه رژیم پهلوی و ساواکیها تلاش کرد. پس از تشکیل سپاه مدت ۶ ماه به سمت فرماندهی سپاه در یزد منصوب شد. در فروردین ماه سال ۵۹ به منظور مقابله با تحرکات و حملات پراکنده رژیم بعث عراق به فرماندهی عدهای از پاسداران یزد به قصر شیرین اعزام شد و مبارزه جدید خود را شروع کرد. مهندس ابراهیمی از طرف سپاه دو مرتبه در کردستان و سنندج به مأموریت رفت. یکی از برادران پاسدار از شب مجروحیتی که منجر به شهادت این سرباز فداکار اسلام شد، چنین نقل میکند، «یکی از روزها مهندس یک چادر دشمن را به آتش کشید و درگیری همچنان ادامه یافت. ساعت ۱۲ شب بود که همه روی زمین نشستیم و دعای کمیل خواندیم. بعد مهندس از ما سؤال کرد: موقعی که امام حسین به شهادت رسید لبانش خندان بود و قرآن میخواند میدانید چرا؟ سپس گفت: برای این بود که شهادتش در راه اسلام بود. او در همان شب مجروح شد و با اینکه او را به بیمارستان سر پل ذهاب رساندند فقط ۴۸ ساعت زنده بود.» در این مدت حتی یک قطره آب ننوشید تا اینکه در ۲۴ سالگی و در تاریخ ۱۱/۲/۵۹ با لب تشنه و در حال ذکر به شهادت رسید. آیت الله شهید صدوقی (ره) در مورد فعّالیّتهای ابراهیمی فرمودند: من شش، هفت سال در این شهر بودم، کمتر جوانی را به این شدّت فعّال میدیدم. این جوان آمد، و نقش فعّالی در شهرمان ایفا کرد. خانههای ساواک را شناسایی کرد، دانشجویان، روحانیّت، کسبه، مردم و همه را با هم متّحد ساخت؛ و خانههای شکنجه و ارعاب و وحشت ساواک را پیدا کرد. وقتی که این جوان برای بیان مشکلات به نزد من آمد، ۴۸ ساعت بود که استراحت نکرده بود. همچنین فرمودند: شهید مهندس ابراهیمی بسیار شجاع، دلیر و جوانمرد بود. ما در زمانی هستیم که به این گونه افراد متعهد و انقلابی نیاز داریم، اگر در خرّمشهر چند نفری همانند ایشان باشند، هیچ مشکلی نخواهیم داشت و موفّق هستیم. تنها نوشتهای که از این شهید گرامی به یادگار مانده است یک حدیث قدسی از کلام خداوند است که به دست خط ایشان بعد از شهادتش دریافت شده است. «هرکس مرا جستجو کند مرا خواهد یافت و هرکس مرا یافت خواهد شناخت و هرکس مرا شناخت عاشقم خواهد شد و هرکس عاشقم شود، عاشقش خواهم شد و هرکس من عاشق او شوم او را خواهم کشت و هرکس من او را بکشم خونبهایش خودم هستم.»