img not found

شهید

  • تاریخ تولد: 10 بهمن 1341
  • فرزند: ثبت نشده
  • تاریخ شهادت: 25 اسفند 1363





زندگینامه


بهمن سال 41 در خانواده غلامپور نوزادی پا به عرصه وجود نهاد که بعدها از سربازان و فداکاران سپاه اسلام شد. اکبر از همان ابتدا بین چهار برادر و دو خواهرش شاخص بود. شجاعت و جسوری خاصی داشت. شخصیت هوشمند و اخلاق نمون ه او زبانزد عام و خاص بود. دوران تحصیل اکبر با اوج گیری انقلاب همراه بود. او در اکثر راهپیمای یها حضور فعال داشت و با پخش اعلامی ههای حضرت امام)ره( در مبارزه با رژیم پهلوی شرکت م یکرد. اکبر که دبیرستان صدوق و رشته انسانی را برای تحصیلات دوره متوسطه انتخاب کرده بود، با شروع جنگ تحصیل را رها کرد و عازم جبهه شد. او که از شمّ فرماندهی بالایی برخوردار بود، از همان ابتدا تدبیر فوق العاده خود را نشان داد. در کردستان فرماندهی چندین عملیات را به عهده داشت و در جنوب هم از فرماندهان شناخته شده بود. پایداری، مقاومت، قدرت، ابتکار و خلاقیت در امور نظامی و دفاعی چیزهایی بود که از همان ابتدا در شهید غلامپور هویدا بود و به آ نها شهرت یافته بود. در لشکر 17 علی بن ابیطالب علیه در عملیات محرم، به عنوان معاون گردان امام حسن علیه السلام انجام وظیفه م یکرد. وقتی شهید علیمردانی در شب اول عملیات به شهادت رسید، ایشان فرماندهی گردان را به عهده گرفت و در شرایط سخت عملیات، گردان را به خوبی فرماندهی کرد. در مرحله چهارم عملیات شهید غلامپور از ناحیه ران پا جراحت شدیدی برداشت. او که وجود خویش را وقف اسلام کرده بود و برای حفظ اسلام حاضر بود هر کاری بکند با آن بدن مجروح هم حاضر نشد جبهه را ترک کند. در عملیات والفجر 2 با این که قادر نبود به علت مجروحیت در عملیات حضور داشته باشد، سازماندهی را به عهده داشت. گردان عل یبن جعفرعلیه السلام در سال 62 مأموریتی در سردشت به ایشان واگذار شد. در آنجا به علت انفجار مین از ناحیه فک و صورت به شدت آسیب دید؛ هنوز به صورت کامل درمان نشده بود که به خط پدافندی جزیره مجنون رفت. اکبر که در سن جوانی در جبهه حضور پیدا کرده بود با جبهه بزرگ شد و در دانشگاه جبهه رشد پیدا کرد. او در این سا لها یک فرمانده و مدیر نظامی و آ بدیده شد. در مأموریت های خطرناک، نیروهای تحت امرش را به خوبی از موانع عبور م یداد. سخ تترین مأموری تها را هم به راحتی و به بهترین نحو ممکن و بدون هیچ ترس و واهمه ای انجام م یداد. اصلاً برای او مهم نبود که این منطقه باتلاق است، میدان مین است، سیم خاردار است ... امکان نداشت مأموریتی به او داده شود و بگوید از این مشکل و موانع نمی توان عبور کرد. ایشان اعتقادش بر این بود که اگر کسی با اخلاص این راه را طی بکند میتواند از موانع بزرگ عبور کند؛ به همین دلیل مأموری تهای خطرناک را می پذیرفت و هیچ مشکلی برای پذیرفتن نداشت. مرهون شهادت طلبی و ایثارگری خط شکنی گردان سیدالشهداءعلیه السلام امثال شهید غلامپور بود. ایشان از خط شکنان عملیات بدر بود. او که معاونت را به عهده داشت، اولین کسی بود که در عملیات بدر گردان سیدالشهداءعلیه السلام همراه یکی از گروها نهای این گردان به فرماندهی شهید «مجتبی سیفی » درگیر عملیات شد و با پیروزی چشمگیرش راه را برای پیشروی گردان سیدالشهداءعلیه السلام و دیگر گردان های لشکر باز کرد. او که آرزویش انجام تکلیف بود یک لحظه جبهه را ترک نکرد و در مرحله اوج ادای تکلیف، در تاریخ 25 / 12 / 1363 در پات کهای عملیات بدر از ناحیه پهلو مورد اصابت گلوله قرار گرفت که منجر به شهادتش شد.

وصیتنامه


با درود بر امام عزیز و رزمندگان اسلام به امید پیروزی رزمندگان؛ چون وظیفه شرعی دارم م یگویم به خانواده خودم که در چند وقتی که در جبهه بود هام مقداری روزه بدهکارم که باید بگیرید حدود چهار ماه یا پنج ماه که بهتر است پنج ماه حساب کنید. در ضمن اگر کسی از من طلب دارد به او بدهید. از همه حلالیت بخواهید چون این امر واجب را ننوشته بودم و زمان نزدیک شروع عملیات یادم افتاد، م ینویسم و امیدوارم خانواده عمل نمایند. بسمه تعالی خدمت پدر و مادر و خواهرانم سلام م یرسانم. امیدوارم که مرا حلال کنید به امید پیروزی. وقت ندارم وصیت نامه بنویسم ولی این را به همه بگویید که به وصیت نامه دیگر شهدا عمل نمایند. مورخ 19 / 12 / 63 به امید پیروزی. خدایا خدایا تا انقلاب مهدی خمینی را نگهدار.