img not found

شهید محمدنقی صلبی

  • تاریخ تولد: 24 دی 1327
  • فرزند: حسن
  • تاریخ شهادت: 05 دی 1365





زندگینامه


سوم آبان ۱۳۲۹، در روستای سرطاق از توابع شهرستان بندرگز به دنیا آمد. پدرش حسن، کشاورز بود و مادرش شهربانو نام داشت. تا پایان دوره متوسطه درس خواند و دیپلم گرفت. کارمند بود. سال ۱۳۵۳ ازدواج کرد و صاحب دو پسر و دو دختر شد. از سوی بسیج در جبهه حضور یافت. پنجم دی ۱۳۶۵، با سمت فرمانده دسته در پاسگاه زید عراق بر اثر اصابت ترکش به سر، شهید شد. مزار او در گلزار شهدای امامزاده علیرضا زادگاهش قرار دارد. برادر وی محمدنقی نیز به شهادت رسیده است.

وصیتنامه


:1474405 صلبى محمد تقى الذین آمنوا وهاجروا و جاهدو فى سبیل الله باموالهم و انفسهم به نام پاسدار حرمت خون شهیدان و به نام یگانه قانون گذار جهانى و عدالت گستر السلام علیک یا ابا عبداله السلام علیک یا بقیه الله السلام علیک یا انصار حسین با درود و سلام به اما م و رهبر و مرجع و نایب به حق امام زمان خمینى کبیر وبه امید پیروزى رزمندگان اسلام بادرود به ارواح طیبه شهدا که با خون خود وجب به وجب سرزمین میهن اسلامى را ازو وجود کثیف حزب بعث کافر پاکسازى نمودند خدایا تو را شکر مى کنم که مرا در صف جهادگران راه خودت قرار دادى و ما ملتمسانه از تو مى خواهم که شرک احتمالى را از ته دلم بزدایى و توفیقم ده تا د رراه او با نیت تو تا سر حدامکان جانفشانى کنم و براى رضاى تو قدم بردارم و هدفى جز رسیدن تو نداشته باشم خدایا از تو مى خواهم که جهادم بخاطر ترس از جهنم و یا طمع بهشت نباشد بلکه تنها براى اطاعت مخلوق از خالق و آفریده ازآفریننده و نوکر از آقا و بپاس نعمتهایى باشد که در این جهان به من عطا فرمودى خداوندا مى دانم که بنده خاطى بودم که بسیارنافرمانى کردم و مى دانم که از فرمانت فراوان سرپیچى نمودم مى خواهم بسوى تو پرواز کنم خدایا مى خواهم الهى را برگزینم سر به آستانى نسایم بحز بارگاه با عظمت تو خود رافقط بنده بدانم و تو راتنها حامى و پناهگاه خود یارارحم الراحمین ما مى رویم تا اسلام بماند خون مى دهم تا مکتب بارور شود و جان مى سپاریم تا قرآن جاودانه گردد خدایا پدر و مادر من حقیر را از من راضى و خشنود وفرزندانم را براى اسلام اهل و در راه اسلام هدایت فرما خدایا مرگ مرا شهادت در راه و نیت خالق خود قرار ده اى پدربزرگوار واى مادر دلسوز مهربانم ، پدر یک ه بافقر و بدبتختى مرا بزرگ کردى و مرا چنین تربیت نمودى و مادرى که باتمام گرفتارى مرا بزرگ نمودى واز دور دست هر دوشما را مى بوسم مادرجان و پدرجان نکند در عزاى من گریه کنید هرگز افتخار کنید که فرزندى تربیت کردید و در راه خدا دادید چون مربوط به خدا بود و شما امانت دار بودید پدرجان مواظب باشید از خون من سود جویى نشود ومنافقین ا زخون من سوء استفاده ننمایند عزیزان و اى برادران و خواهران بدانید که با قطره قطره خون هر شهید سرزمین اسلامى ایران از دست اجانب پاک شده است تا آنجا که مى توانید از خط امام دفاع و حمایت کنید خط امام و یژگیهایش همان ویژگیهاى قرآن و پیامبر اکرم است دنباله رو خط امام باشید هرچه امام فرمود اطاعت کنید تا خداى نکرده خط خطى نشوید خداوند فرداى قیامت از شما توضیح مى خواهد که شهدا خون دادند شما خون شهدا را لگد مال نمودید شما که حقوق مى گیرید برابرهمان حقوق هم کار کنید مملکت آباد میشود سرزمین اسلامى ایران گلستان میشود نکند خداى نکرده میز ما را بفریبد بخاطرمیز و ریاست تمام حیثیت و وجدان خود را زیر پا بگذاریم حق را بگویید هر چند تلخ باشد خانواده هاى شهداء را تنها نگذارید براى دلجویى از خانواده همه شهدا سرى به خانواده آنها بزنید از خانواده من هم سرى بزیند خدایا تو مى دانى بنده فقط براى شادى تو کار مى کردم و مى کنم و آن را وظیفه شرعى خود مى دانم تا تدام بخش خون شهدا باشم بار خدایا به خانواده هاى شهدا صبرجمیل و اجر جزیل عطا فرما خدایا اگر هزار بار مرا بکشندوزیر تانک له شوم دوباره زنده ام کنند باز حاضرم در راه توبجنگم خدایا ، بارالها، معبودا، معشوقا، مولایم من بنده ضعیف و ناتوان دوستت دارم اگر چه دشمن تمام اعضاى بدنم را قطعه قطعه کند نمى تواند ایمان و هدفم را از من بگیرد که همان عشق به الله و معشوقم و به مطلق جهان هستى و عشق به شهادت به امام و اسلام است خدایا جندالله را که با سوگند به ثارالله در لشکر روح الله براى شکست عدوالله واستوارى حزب الله زمینه ساز حکومت جهانى بقیه الله است حمایت کن آنقدر به جبهه مى روم و مى جنگم تا شهید شوم اى جوانان نکند در رختخواب ذلت بمیرید که حسین (ع) د رمیدان نبرد شهید شد مبادا در غفلت بمیرید که على درمحراب نماز شهید شد همان نمازى که پیامبر به اباذر مى فرماید اى ابوذر خدا چنان را پرستش کن که او را مى بینى و اگر تو او را نمى بینى او ترا مى بیند وقدم اول عبادت وبندگى آفریدگار شناسایى اوست به کوچکى گناه منکر ولکن به عظمت خدایى که در مقابل او عصیان کردى توجه کن خداوند روشنى چشم را در نماز قرار داده و نماز راچنان محبوب من ساخته که غذاى لذیذ را براى گرسنه و آب گوارا را درکام تشنه که گرسنه از غذا سیر میشود ولى من از نماز سیر نمى شوم به حرف برادر مسلمان زاهدکه به دنیایى رغبت است گوش کن و زاهد آن کسى است که قبر و پوسیدگى تن در خاک را فراموش نکند و زینتهایى دنیا و اضافه به ضرورت را رهاکند مثل خاندان وهب حوانانترها را به جبهه هاى نبرد بفرستیدو حتى جسد او را هم تحویل نگیرید زیرا مادر وهب فرمود سرى که در راه خدا داده ام پس نمى گیرم برادران استغفار و دعا را از یاد نبرید بهترین درمان براى تسکین دردهاست همیشه بیاد خدا باشید و در راه او قدم بردارید و مواظب باشید هرگز دشمنان بین شماتفرقه نیاندازند وشما را از روحانیت متعهد جدا نکنند که اگر چنین کردند روز بدبختى مسلمانان و روز جشن ابرقدرتهاست من با خداوند پیمان بسته ام که درتما م عاشورا و تمام کربلاها با حسین (ع) هرماه باشم تا آخرین قطره خونم سنگر اسلام را ترک نخواهم کرد تا هنگامیکه هم احکام اسلام در زیر پرچم اسلام توسط امام زمان اجرا شود که شهید مدنى درمورد جنگ مى فرماید اگردل فتح شد فتح الفتوح است و این فتوحات جبهه ها ى جنگ مال فتح الفتوح است ا زخداوند تبارک و تعالى مى خواهم که ما را مثل رهبران ما درک وفهم اسلامى عطا فرماید وقدردان این نعمت عظیم و امام امت قراردهد تارهرواین رهبران ومجاهدان در راه اسلام باشیم د رپایان حاج آقانورمفیدى نماینده محترم حضرت امام و امام جمعه محبوب گرگان بر جنازه ام نماز بگذارد ومرا در گلستان شهداى گرگان دفن نماید